پادشاه مراكش مشروط شد و پادشاه ما، سيدعلی، مردود
میخواهم حدس بزنم چه چيزی رخ میدهد كه پادشاهی مانند پادشاه مراكش در هنگامی كه آتش دگرگونخواهی هنوز به همهجای كشورش زبانه نكشيده، به خودش میآيد و تن میدهد به واگذاری قدرت اما پادشاه ما، سيد علی خامنهای، و پادشاه سوريه، بشار اسد، كه دستهاشان تا آرنج به خون جوانان ميهنشان آغشته شده، دودستی به «من» پررنگ خود چسبيدهاند و از تخت خودبزرگبينی پايين نمیآيند.
شايد پادشاه مراكش يك دم گرفتار پشيمانی و عذاب وجدان شده باشد؟ يك دم انديشيدن به مرگ؟ دورانديشيدن برای حفظ ثروت و قدرت خود و خانواده؟ دلسوزاندن برای آب و خاك ميهن و جوانانی كه سرمايههای بیجایگزين هر كشوری هستند؟ نگاهداشتن يكپارچگی كشور و پيشگيری از ريختن خونهای بيشتر و زيانهای پولی و روانی ديگر؟ همهی اينها ممكن است انگيزهای شده باشد برای پادشاه مراكش تا پيشنويس تازهای بياورد برای قانون اساسی كشور و قدرت خود را به مجلس و نخستوزير حزب برندهیانتخابات واگذار كند. حالا میشود گفت كه احتمالن در مراكش، «مجلس در راس همهی امور» خواهد بود و «ميزان، رای ملت». مجلس مجلس فرمايشی نيست و گوش نخوابانده و چشم ندوخته به «حكم حكومتی» و «بصيرت» آقا بالا سر. نمايندگان مجلس وكيل مردماند نه وكيل دولت و در صحن مجلس برای اعدام رهبر محبوب مخالفان راهپيمايی نخواهند كرد. نظام حكومتی مراكش ديگر نظام مقدس نيست و لفظ «مقدس» دربارهی شاه هم از قانون اساسی حذف خواهد شد.
در اين سوی خاورميانه اما، رهبر ما همچنان مقدس است، حكومتش مقدس است، نظامش مقدس است، مسوولان فاسدش همه معصوم و دادگاهینشدنی هستند. خون جوانان را در خيابانها میريزند و شب سر بر بالين فراموشی و بیرحمی میگذارند. صدای جگرخراش انقلاب مردم را نمیشنوند. صدای چشمهای نيمهباز ندا، صدای گريهها و ضجههای مادران فرزند از دست داده، مادر سهراب، صدای فرزند پدر از كف دادهای كه خود در سوگ پدر كشته میشود، صدای كسی كه در اعتصاب غذا و در بهداری زندان كتك میخورد، صدای روزنامهنگار زندانی و دانشجوی زندانی كه سالهاست به مرخصی نيامدهاند. عذاب وجدان؟ پشيمانی؟ سيری چند؟ انديشهی مرگ؟ كو تا مرگ! مملكت بر باد میرود؟ خب برود، به درك، به جهنم. يكپارچگی كشور؟ زيانهای مالی و جانی بيشتر؟ بیخيال. بگذار تا فرصت باقی است جيب آز و هوسبازی خود را پر كنيم.
دهانم تلخ است، نگاهم تلخ است، دستانم همه تلخ است از تكرار ناگزير تاريخ، از تكرار سلطان كرگوشی كه صدای انقلاب مردمش را نمیشنود و آن بر سر خودش میآورد كه محمدرضا شاه، كه چائوشسكو، كه صدام!
ان اكرمكم عندالله اتقاكم = گرامي ترين پيش شما با تقوا ترين شما است = اولين ملاك تقوا دروغ نگفتن است و دروغ مادر تمام فساد است – قرآن نگفته :
ان اكرمكم عندالله ذولحيتكم = گرامي ترين شما پيش خدا صاحب ريش شما است – يا
ان اكرمكم عندالله ذو عمامكم = گرامي ترين شما نزد خدا صاحب عمامه است
اين عمامه و ريش چه ارتباطي به تقوا و دروغ گفتن و نگفتن دارد – ريش دارها و عمامه دارها دورغ نمي گويند ولي كرواتي ها همه اش دروغ مي گويند ؟
اين روحانيون و مراجع تقليد و مرجعيت و آخوند ها همه انسانهائي حقه باز و بي ايماني هستند كه شهوت مال و مقام و قدرت عقل و منطق آنهارا كور كرده و به مقام و قدرت چسبيده اند و دلشان به تاييدات مقلدان آنها و تابعينشان خوش است و آنها اگر به خدا و روز قيامت ايمان داشتند و از روز قيامت مي ترسيدند هيچوقت بخاطر حفظ مقام آدم نمي گشتند و اراذل و اوباش و … براي اسلام استخدام نمي كردند – آنها از اسلام و قرآن دفاع نمي كنند – آنها مي خواهند نظام و سيستم و حاكميت به هر قيمتي بماند تا بقيه عمرشان را با استثمار و نابودي و قتل و جنايات به اسم اسلام باقي بمانند و فكر نمي كنند كه قدرت هاي قبلي كه از چند هزار سال پيش بودند كجا رفتند مثل قدرت هاي :ایران پیش از آریاییها ایلامیان تاریخ ایران پیش از اسلام مادهخامنشیان سلوکیان اشکانیان ساسانیان تاریخ ایران پس از اسلام خلفای راشدین امویان عباسیان ایران در دوران حکومتهای محلی طاهریان صفاریان سامانیان زیاریان بوییان غزنویان سلجوقیان خوارزمشاهیان ایران در دوره غول
ایلخانیان ایران در دوران ملوکالطوایفی سربداران تیموریان مرعشیان کیائیان قراقویونلو آققویونلو ایران در دوران حکومتهای ملی صفوی افشاریان زندقاجار
و پهلوي – فكر مي كنيد شما عمر جاودانه داريد شما اي آخوند ها و ولي فقيه شما به قرآن ايمان نداريد و اگر ايمان داشتيد يك عامل بازدارنده اي بود تا جنايات نكنيدو بخاطر قدرت و مقام آدم نكشيد مردم مي خواهند زندگي كنند و قوت لايموت داشت باشند شما ثروت نفت ايران را چكاركرديد و در عر ض سي سال 850 ميليارد دلار كسب كرديد در خاورميانه و سوريه و لبنان و عراق و جاهاي ديگر خرج كرديد و مردم ايران را به 45 هزار تومان ماهانه مشغول كرديد به اسم يارانه ؟ مردم براي عكس العمل و اعتراض بايد در روز هاي انتخابات از منزل خود خارج نشده و اصلا در جمهوري اسلامي راي ندهند و اين يك وحدت و رفراندون خواهد بود و مشت محكمي بر دهان اين ولايت فقيه و جمهوري شيعه ايران – نبايد در روز انتخابات از منزل خارج شوند اين وحدت را حفظ كنند