بازجویی از «دکترمصدق» به اتهام تحریک به قتل؛ در حضور «نواب صفوی»!
چندی بود که بخش احزاب وبلاگ سهراه جمهوری به ظاهر فعالیت چندانی نداشت. این خاموشی از این جهت نبود که بر سر قرارمان برای مرور تاریخ احزاب و تحزب در ایران نمانده باشیم. بلکه از این جهت بود که فرصتی پیدا کرده و تلاش کنیم تا مطالب گردآوری شده، ضمن آشنایی با جریان تحزب در ایران و شخصیتهای حزبی، به گوشههای تاریک و نا آشنای تاریخ معاصر نیز بپردازد. متن زیر شرح بازجویی از مصدق (به هنگام گذراندن دوران محکومیت خود در زندان)، و روبهرو ساختن او با نواب صفوی، پدر معنوی فداییان اسلام و جمعیت مؤتلفه، در زندان است. معلوم نیست آزموده دادستان ارتش چه خیالی در سر داشته است که با جلب همکاری نواب صفوی، (مهرهی مشکوک آن دوران پیچیده، و مغز متفکر جریان تروریستی فداییان اسلام)، میخواسته است که اتهام تحریک به قتل رزمآرا را متوجه مصدق کند. آنهم با استناد به اظهارات کسی که سازمان متبوعش، سابقهی چند ترور، از جمله احمد کسروی و دکتر فاطمی را در کارنامهی خود داشته است. ترورهایی که کم یا بیش، در جهت منافع بریتانیا ارزیابی میشود. جالب اینجاست نخستوزیری رزمآرا، با فشار امریکاییها به محمدرضاشاه صورت گرفته بود، و شاه نیز به شدت از این چهرهی نظامی کاریزماتیک و باهوش، و ارزشی که امریکاییها برای او قائل بودند، بیمناک بود. با هم این متن را میخوانیم.
متن بازجوئی از مرحوم دکتر مصدق و مواجهه او با مرحوم نواب صفوی
اسم و شهرت بازپرس: سرتیپ کیهانخدیو صفحه 1
اسم و شهرت متهم: مطلع آقای دکتر محمد مصدق 16/10/34
در ساعت 10 صبح روز 16/ 10/ 34 جناب آقای دکتر محمد مصدق در دفتر دادستان ارتش حضور بهم رسانیدند و بعنوان مطلع از ایشان تحقیقات بعمل آمد.
س- با احراز هویت جنابعالی شما متعهد هستید در برابر تحقیقاتیکه بعمل میآید جز بصدق و راستی چیزی نگوئید. سوال این است با توجه به اینکه در 16 اسفند ماه 1329 سپهبد حاج علی رزمآرا در حالیکه نخستوزیر بودند بقتل رسیدند هرگونه اطلاعاتی در مورد قتل فقید نامبرده دارید بیان نمائید.
چون جناب آقای دکتر مصدق فرمودند اطلاعات خود را بیان میکنم و بنویسید آنچه بیان داشتند بشرح زیر نوشته میشود.
ج- اگر فراموش نکرده باشم در تابستان 1329 مرحوم رزمآرا به خانه من آمد و گفت میخواهم نخستوزیر بشوم و آمدهام با شما مشورت بکنم ببینم مصلحت میدانید یا نمیدانید. گفتم که تصدی کار مربوط به برنامهایست که شما برای کار تنظیم میکنید برنامه خود را بفرمائید تا من بتوانم اظهار نظر کنم، گفت برنامه من دادن اختیارات به استانها میباشد. گفتم که دادن اختیارات به استانها مخصوصا به بعضی استانها که ساکنین آنها از نظر زبان و نژاد و مذهب با ما اختلاف دارند صلاح نیست بجهت اینکه دول بزرگ از اختیاراتی که به آنها داده میشود سوء استفاده میکنند و دولت ایران را در بنبست عظیمی قرار میدهند. اکنون اختیاراتی که میتوان به محلها داد فقط همان است که به ساکنین محل اختیارات داده شود که اعضاء شورای بلدی خود را انتخاب کنند و نمایندگان خود را به مجلس شورای ملی بفرستند. به من جواب داد که برنامه من بیش از اینها است که شما در نظر گرفتهاید. من هم به او گفتم چنانچه شما دولتی تشکیل بدهید که برنامه آن از آنچه عرض کردم تجاوز کند من شدیدا با شما مخالفت خواهم کرد، چون با نظریات او موافقت ننمودم مایوسانه از خانه من خارج شد و چیزی نگذشت که دولت خود را تشکیل داد، و من هم روزی که در مجلس برای معرفی وزراء خود آمد با او مخالفت کردم. ایشان در مجلس میآمدند و راجع به کار نفت و قرداد گس گلشائیان و کمیسیون نفت که در تحت ریاست من تشکیل میشد مذاکراتی میکردم تا اینکه روزی در مجلس آمدند و من به مناسبت قرارداد تجارتی که با دولت اتحاد جماهیر شوروی امضاء کرده بود، به وسیله آقای مکی که در جلسه مجلس شورای ملی حضور داشت به او تبریک گفتم، و این مساله از این نظر بود که داد و ستد تجارتی ما به همسایه شمالی ما معوق و بلاتکلیف نمیماند، از آن روز مدتی گذشت و آقای جمال امامی به خانه من آمدند و از طرف اعلیحضزت همایون شاهنشاهی به من تکلیف نخستوزیری نمودند، و من از قبول کار امتناع نمودم، دیگر بههیچوجه بین من و آقای رزمآراء صحبت و مذاکرهای روی نداد تا اینکه روزی در جلسه کمیسیون نفت بودم که آنجا خبر آوردند رزمارا به قتل رسید و دیگر به هیچوجه اطلاعی از اینکه قتل او به دست کی و به چه علت واقع شده ندارم. دکتر محمد مصدق
امضا دادستان ارتش – سرلشکر آزموده سرتیپ کیهان خدیو سروان شاداب
دنباله جواب از صفحه 1
ج- علت مخالفت من هم با اختیاراتیکه میخواست به استانها بدهد …………. دولتین آمریکا و انگلیس به عنوان کمیسیون سه جانبی میخواستند اختیاراتی به ………. که از آنها سوء استفاده نمایند، و من در مجلس چهاردهم با تشکیل کمیسون سه جانبی ……….. مرحوم هژیر وزیر مالیهی دولت حکیمی به مجلس آمد و انصراف دولت را از تشکیل کمیسیون سه جانبی به مجلس ارائه نمود. دکتر محمد مصدق
س- پس از نخستوزیری مرحوم سپهبد رزمآرا جنابعالی به چه اشخاصی همکاری داشتید؟
ج- با اعضاء جبهه ملی فقط و فقط آن هم از این نظر بود که موسس جبهه در انتخابات دوره شانزدهم تقنینیه من بودم و روزی که برای شکایت مقابل کاخ اعلیحضرت ایستاده بودیم مرحوم هژیر آمد و از طرف اعلیحضرت همایونی اظهار نمود که دربار شاهنشاهی برای تحصن آن عده جمعیتی که آنجا حاضر شده بودند آما ه نیست فقط بیست نفر از حضار را میتوانند در کاخ به عنوان تحصن بپذیرند و آن بیست نفری که در همان خیابان همه موافقت کردند وارد دربار شوند تشکیل جبهه ملی را دادند که من با آنها تا روزی که نخستوزیر شدم همکاری داشته، و بعد از تصدی کار نظر به اینکه من یک نخستوزیری بودم که اکثریت مجلس شورای ملی و سنا به من رای داده بودند و میبایست در کار خود بیطرفانه عمل کنم، و همه افراد از نظر من ملت ایران بودند و من فقط اختصاص به جبهه ملی نداشته دیگر با کسی همکاری نکردم و جز مصالح مملکت چیزی در نظر نگرفتم. دکتر محمد مصدق.
س- قبل از کشته شدن سپهبد رزمآراء شما با آقای سید ابوالقاسم کاشانی همکاری داشتید یا خیر؟
ج- آقای حاج سید ابوالقاسم کاشانی قبل از تشکیل جبهه ملی در ایران نبودند، بعد که آمدند از این نظر که همه با قرارداد گس گلشائیان مخالف بودیم در جلسات جبهه ملی که در خانه من تشکیل میشد و گاهی هم در خانههای بعضی از اعضاء جبهه روی مخالفت با قرار داد همکاری میکردیم. دکتر محمد مصدق.
امضا دادستان ارتش- سرلشکر آزموده سرتیپ کیهان خدیو سروان شاداب
س- اخطار دادستان ارتش به جناب آقای دکتر محمد مصدق:
س- توجه بفرمائید سوالاتی که میشود مربوط به کشته شدن مرحوم سپهبد رزمارا است، و از جنابعالی بعنوان مطلع سوال میشود، همواره توجه به این موضوع بفرمایید.
ج- به هیچوجه از این بابت نه صحبتی شده نه من اطلاعی دارم (این صفحه و دو صفحه دیگر را که قبلا در مقابل سوالهایی که شده است و آنها را امضاء نمودم امضاء مینمایم.) (این قسمت با خط خود دکتر مصدق نوشته شده است.) دکتر محمد مصدق.
س- جنابعالی وقتی قانون عفو و آزادی خلیل طهماسبی قاتل مرحوم رزمآرا از مجلس دوره هفدهم گذشت ذینظر بودید یا خیر؟
ج- نه با این قانون، و نه با قانونی که راجع به ضبط املاک قوام از مجلس گذشت هیچکدام موافق نبودم. چونکه این دو قانون برخلاف اصول و تجزیه و تفکیک قوای ثلاثه از مجلس گذشته بود، و یکی از جهات مخالفت بعضی اعضای جبهه ملی با من روی همین اصل بود، و روزی هم که خلیل طهماسبی را به منزل من فرستادند میخواستند که عکسی بیندازند، من به هیچوجه حاضر نشدم که با او عکس بیندازم. دکتر محمد مصدق.
س- خلیل طهماسبی را پذیرفتید یا خیر؟
ج- من در اطاقام نشسته بودم، هر کس میآمد من میپذیرفتم. دکتر محمد مصدق.
س- از لحاظ قوه مجریه، جنابعالی عکسالعمل مخالفی در مورد عفو و آزادی خلیل طهماسبی بروز دادید یا خیر؟ منظور این است جنابعالی که میفرمائید قانون عفو و آزادی برخلاف اصول و تجزیه و تفکیک قوای ثلاثه بود خودتان به عنوان رئیس دولت یا یکی از وزراء به نمایندگی دولت مثلا وزیر دادگستری آیا هیچ عکسالعمل مخالفی ولو با اعتراض شفاهی در مجلس شورای ملی ابراز داشتید یا نه؟
ج- تعجب میکنم از آقای سرلشکر آزموده از من چنین سوال میکند و نمیداند که دولت دست نشانده مجلس شورای ملی بود و مامور اجرای قوانینی که از مجلس میگذشت، در این صورت چه وظیفهای داشت که غیر از سکوت کار دیگری انجام دهد. دولت وظیفه داشت که قانون مجلس شورای ملی را برای توشیح به دفتر شاهنشاهی بفرستد و شاهنشاه هم روی همین اصل که قانون باید توشیح فرمایند آنرا توشیح فرمودند.اگر اعتراضی هم میشد میبایست از طرف دربار شاهنشاهی بشود که شاهنشاه دست نشانده مجلس موسسان بود نه مجلس شورای ملی.
سه صفحه قبل را امضاء کردم و این جواب سوال را که در این صفحه که چهارم است امضاء مینمایم. دکتر محمد مصدق.
س- به ناچار برای ضبط در پرونده، این اعلام به جنابعالی میشود، خارج از موضوع اصلی از اطلاعاتی که راجع به قتل رزمآرا از جنابعالی کسب میگردد اینکه تعجب فرمودید سرلشکر آزموده چنان سوالی کرد به نظر میرسد اگر سرلشکر سوالی نماید که با اصول قانون اساسی و قوانین عادی مغایرت داشته باشد زیاد تعجب ندارد، تعجب وقتی است که جناب آقای دکتر مصدق جوابی میدهند که هر طفل دبستانی مخالفت آن جواب را با قانون اساسی درک مینماید. جنابعالی خوب میدانید و اساسن در زمان نخستوزیری خود همواره تکیه روی این موضوع میکردید که قوه مجریه یعنی رئیس دولت و وزراء مسئول و جوابگوی هر جریانی هستند اصل شصت و چهارم متمم قانون اساسی مقرر میدارد:
(وزراء نمیتوانند احکام شفاهی یا کتبی پادشاه را مستمسک قرار داده سلب مسئولیت از خودشان بنمایند).
این قسمت، پاسخ آن قسمت از جواب شماست که فرمودید قانونی که از مجلس گذشت اگر باید اعتراض شود بر عهده دربار شاهنشاهی بود. به نظر سرلشکر آزموده این فرمایش جنابعالی موجه نیست و البته مقصود مباحثه هم نیست فقط این عرایض برای ضبط در پرونده میشود، و اما اینکه فرمودید دولت دست نشانده مجلس است و هر قانونی و بدون چون و چراست. منتها به نظر سرلشکر آزموده چنین میرسد که آنچه را مجلس تصویب مینماید و بصورت قانون در میآید از دو صورت خارج نیست یا لوایحی است که دولت تقدیم مجلس مینماید و تصویب آن را تقاضا میکند و پس از تصویب مجلس به صورت قانون در میآید یا طرحهایی است که نمایندگان راسن تنظیم نموده و با مطرح کردن در مجلس و تصویب در مجلس بصورت قانون در میآید. به نظر سرلشکر آزموده وقتی طرحی را نمایندگان راسن تنظیم مینمایند، از جمله طرح عفو و آزادی خلیل طهماسبی، اگر دولت آن را مخالف قانون اساسی بداند و خود موافق نباشد در برابر آن طرح عکسالعمل به خرج میدهد، و حداقل تذکر میدهد که دولت مخالف این طرح است، حال اگر میفرمائید بنده یعنی سرلشکر آزموده نمیفهمم، البته نظر جنابعالی صحیحتر ظاهرا باید باشد چه بسا اینجانب نمیفهمم، و عرض شد منظور مباحثه نیست و منظور از سوال قبلی روی همین استنباط بود که سوال شد آیا در برابر قانون عفو و ازادی خلیل طهماسبی جنابعالی که رئیس دولت بودید یا یکی از وزرا از جمله وزیر دادگستری عکسالعمل مخالفی کردند یا خیر، حال که فرمودید این استنباط صحیح نیست و حتی تعجب از سوال فرمودید بنده معذرت میخواهم، واستفاده کردم و عرض هم ندارم، اینک با اجازه جنابعالی نواب صفوی احضار میشود تا در حضور جنابعالی در موضوع قتل مرحوم رزمآراء اگر توضیحاتی دارید بیان کنید.
سه امضاء
(همان امضاءها)
ج- بنده اقرار میکنم که از حضرتعالی انتظاری بیش از آنچه که میبایست داشته باشم عرض نمودم، جنابعالی دادستان ارتش هستید و بطوری که در دادگاه سلطنت آباد هم عرض کردم هر چه بفرمائید مختارید. این مطالبی که راجع به قانون اساسی مطرح فرمودید مربوط به مجلس شورای ملی است که دولت یا وزیری به وظیفه خود عمل بکند یا نکند، تشخیص ان را مجلس شورای ملی باید بدهد نه دادستانی ارتش. دولت و شاهنشاه بر طبق قانون اساسی موظف به اجرای قوانین هستند، نه دولت میتواند با اجرای قانونی مخالفت کند، و نه شاهنشاه حق وتو دارد که بتوانند اجرای قانون را به تاخیر بیاندازند. و مباحثات راجع به اصول قانون اساسی با خود مجلس شورای ملی است، که حتی میتوانند به عنوان تفسیر خود قانون اساسی را هم تغییر دهند، همچنان که در خیلی از موارد این کار شده و از آن جمله ازدواج خود اعلیحضرت است که مجلس شورای ملی قانون اساسی را تفسیر کرد.
چهار صفحه قبل را امضا کردم و این صفحه را هم که دنباله آن صفحات است امضاء میکنم، دکتر محمد مصدق.
س- به هر جهت توضیح نفرمودید در جریان گذاشتن قانون عفو و آزادی خلیل طهماسبی پیش از آنکه بصورت قانون در بیاید دولت شما اظهار نظر روی طرح نمایندگان بعمل آورد یا خیر؟
ملاحظات : فرمودند (دکتر مصدق) آخر صفحه را شماها امضاء کنید و امضائی که کردند خط کشیدند.
(همان امضاها)
16 / 10/ 34
ج- به هیچوجه نظر ندارم و خاطرم نیست. دکتر محمد مصدق.
در این موقع که ساعت 12 بود سید مجتبی نواب صفوی در دفتر دادستان ارتش حضور به هم رسانید و در حضور جناب آقای دکتر محمد مصدق سوالات زیر از او بعمل آمد.
س- سوال از نواب صفوی
س- سوال از شما میشود این شخص را که در مقابل شما نشستهاند میشناسید یا خیر؟
ج- بله میشناسم، آقای دکتر مصدقالسلطنه میباشند. سید مجتبی نواب صفوی.
س- در توطئه قتل مرحوم سپهبد رزماراء چه اشخاصی دست داشتند و قبل از کشته شدن آن مرحوم تجویز قتل کردند؟
ج- آیتاللله کاشانی و آقای دکتر مصدقالسلطنه و آقای حائریزاده و آقای دکتر بقایی و آقای شایگان و آقای نریمان و آقای حسین فاطمی و آقای عبدالقدیر آزاد و آقای شمس قناتآبادی و آقای نصرتالله کریمی و آقای کریم آبادی و آقای علی زهری و آقای حسین مکی و آقای حاج ابوالقاسم رفیعی و آقای حاج سید هاشم حسینی و آقای سید عبدالحسین واحدی و بنده و اقای علی اصغر ذوالفقاری و آقای علی احرار و آقای رضا قدوسی و آقای اصغر نجار و آقای خلیل طهماسبی و آقای حاج احمد آقایی و آقای حاج عباس نوشاد و آقای موسویان تاجر بازار و آقای سید محمد واحدی (که فقط خبر داشت) و سایر آقایان مذکور در فوق خبر داشتند و تجویز مینمودند. سید مجتبی نواب صفوی.
ملاحظات: وقتی سید مجتبی نواب صفوی وارد اتاق شد و سوال بالا بعمل آمد، آقای دکتر محمد مصدق فرمودند: حالا میفهمم میخواهید پرونده سازی کنید، آرزو بدل شما میماند. و موقعیکه به نواب صفوی گفته شد پاسخ خود را بخواند گوشهای خود را گرفته، چشمهای خود را برهم گذاشتند.
امضا: سرلشکر آزموده سرتیپ کیهان خدیو
س- سوال از سید مجتبی نواب صفوی
شما بر صحت گفته خود چه دلائلی دارید مبنی براینکه آقایانی را که نام بردید معاونت در قتل مرحوم رزمآراء داشتهاند از جمله آقای مصدق السلطنه.
دادستان ارتش: سرلشکر آزموده کیهان خدیو سروان شاداب
ج- رای و تجویز کردن آقای کاشانی و آقای دکتر مصدق السلطنه صراحتن علنی و صریح بود نسبت به اینکه تیمسار سپهبد رزمآرا را بایستی از بین برد، و او دست انگلیسیها است. مثل اینکه آقای دکتر مصدق السلطنه صراحتن در مجلس بیان کردند در پشت تریبون مجلس، و به اضافه رای ایشان با جبهه ملی و آقای کاشانی در این خصوص یکی بود و آقای دکنر بقائی و آقای حسین مکی در ملاقاتی که در منزل حاج محمود آقائی با بنده از زمان نخستوزیری و حیات آقای تیمسار رزمآرا با بنده کردند، صراحتن این رای را بیان نمودند و نیز سایر آقایان مذکور جبهه ملی و همچنین آقای شمس قنات آبادی و آقای نصرتاله کریمی و آقای کریم آبادی این رای مذکور، یعنی تجویز از بین بردن تیمسار رزمآرا را صریحا و کراران بیان میکردند، و به طور کلی آرا افراد جبهه ملی در این خصوص یکی بود، و آقای کاشانی هم در منزل حاج ابوالقاسم رفیعی صراحتن این رای را پیش روی بنده و آقای حاج سید هاشم حسینی بیان کردند و سایر آقایان مذکور هم بشرحی که عرض شده بود کمک میکردند و تجویز مینموند.
امضاء سید مجتبی نواب صفوی
در ساعت 30/12 به تحقیق از آقای دکتر محمد مصدق خاتمه داده شد.
دادستان ارتش: سرلشکر آزموده کیهانخدیو سروان شاداب
بدبختی تاریخی نه بز زنده نه بز فروش حالا برای هر دو نقاله زدند. برای فردا بیاندیشید و نیکو فکر کنید.