حزب «ترقی و تمدن»؛ آرزوهایی بزرگ با دستانی کوچک!
در کنار حزبهای بزرگی که پس از مشروطیت در ایران ایجاد گردید و منشاء آن گرایشات برجستهی حاضر در مجلس تازه تأسیس شورای ملی بود؛ حزبهای کوچکی نیز از سوی گروههایی از کوشندگان سیاسی اعلام حضور میکرد، که گرچه بنیادگزاران و اعضای آن به عدد کمشمار بودند، اما سوداهای بزرگی در سر داشتند که بازتاب آرزوها و اندیشههای سیاسی محفلهای روشنفکری و آرمانخواهی آن دوران بود. این محفلهای کوچک با تشکیل احزاب کوشش میکردند تا با حضور در مجلس شورای ملی و دستیابی به اهرمهایی ولو کوچک در عرصهی قدرت، آرزوهای بزرگ خود را جامهی تحقق بپوشانند. یکی از این احزاب کوچک، که پس از مدتی نیز با همتایان خود همبسته شدند و مجمع بزرگتری را برای حضور در صحنهی قدرت بنیان نهادند، حزبی بود به نام «ترقی و تمدن»، که با انتشار جزوهی کوچکی با عنوان «مرامنامهی فرقهی ترقی و تمدن»، که در واقع امر تلفیقی بود از یک مرامنامهی حزبی و یک برنامهی انتخاباتی در قالب چشماندازی از آیندهی مورد نظر، اعلام موجودیت کرد. با مرور و دقت نظر در مواد این مرامنامه، شاید بتوان آنرا نخستین حضور اندیشههای آنارشیستی در سپهر سیاسی ایران دانست.
آشکار نیست بنیانگذاران این حزب که حتا نامی نیز از ایشان به جای نمانده است، خود تا چه اندازه به تحقق چنین برنامهی خیالپردازانهای، آنهم در حدود یکصد سال پیش از این اعتقاد داشتهاند، اما این روشن است که برخلاف نظریات رایج، خواستههای تجددطلبانه، ریشههای عمیقی در سالهای مورد بحث (دوسال بعد از استبداد صغیر و دوازده سال پیش از استقرار استبداد کبیر)، داشته است. و باز هم برخلاف همان نظرات توجیهگرانه، نیازی نبوده تا به بهای چند اقدام نوسازانه و مدرن، اساس مشروطیت را از بیخ و بن برکند و مهمترین دستآورد آنرا که تشکیل مجلس ملی و تأسیس احزاب سیاسی برنامهمند بود، پیش از آنکه اندکی بیاموزند و تجربه کنند و ببالند، و شاهراه اصلی ورود به دنیای مدرن را باز کنند، به مسلخ اقتدارگرایی برد.
به متن کامل مرامنامهی حزب «ترقی و تمدن» نگاه کنیم:
وجدان ما ما را مجبور کرد که برای رفع تحیر ملت بیچاره عرض نمائیم که تمام پروگرامها و مرامنامهها آرزو و آمال است برای آتیه، نه امروزه. به فعل باید متوجه شوند نه به قول، و اگر ملت به آرزو و آمال قناعت دارد این مرامنامه نوشته شده است که بالاترین پروگرامها است و نتیجهی حکومت حقیقی ملت است البته ملت پس از مطالعه هواخواه این مقصد خواهد شد و دردورهی آتیه سعی خواهد داشت که از فرقهای که دارای این مسلک و مرامنامه باشند وکیل انتخاب نمایند که آنها را به راحت ابدی رسانند و این فرقه کاملا حافظ حقوق ملت خواهند بود و برای اینکه ملت گول نخورد علامت و شرایط اعضاء این فرقه قلمداد میشود، که در وقت انتخاب کاملا رعایت نمایند.
۱. همیشه راستگو و درستکردار و از دروغ بیزار بوده اند.
۲ . یک دینار به حقوق احدی تجاوز نکردهاند.
۳ . معاش آنها همیشه از زحمت مشروع خودشان بوده.
۴ . در هر درجه که باشند یک حال دارند.
۵ . به غرض شخصی خود کار نکردهاند.
۶ . عاقل و با علم هستند.
۷ . شرایط فوق را انتخابکننده دیده باشد، نه از موثقین دیده باشد.
شرایطی را که این فرقه بعد از قبول وکالت ذمهدار هستند:
۱ . ترک جمیع مشاغل شخصی و پرداختن به وظیفهی خود.
۲ . دخالت نکردن در قوهی اجرائیه.
۳ . حمایت نکردن از بستگان خود در مقابل قانون.
۴ . داخل نکردن طایفه و اقوام خود را در ادارات دولتی خصوصا که بیعلم باشند.
۵ . صرف نکردن اوقات خود را برای اسبابچینی و پارتیبازی انتخاب شدن دورهی آتیه.
۶ . دوست درست نکردن حکام و رؤسای ادارات اطراف را برای خود از حمایت کردن.
۷ . اهتمام اینکه کارها به اهلش سپرده شود.
فرقهی ترقی و تمدن تامخواه میخواهد اصول ذیل را:
۱ . بسط معارف به اندازه که یک نفر جاهل در ملت یافت نشود و تمام عالم باشند.
۲ . عموم ملت آزادانه تا سن بیست سالگی در مدارس تحصیل مینمایند و لوازم معیشت و تحصیل تمام مجانی خواهد بود.
۳ . همچنین عموم نسوان در مدارس نسائیه که جمع معلمین و مستخدمین زن خواهند بود تحصیل مینمایند.
۴ . پروگرام تحصیلات از این قرار خواهند بود: یک سال خواندن و نوشتن فارسی، دو سال تحصیل عربی و تاریخ، سه سال تحصیل علوم روحانی، دو سال علوم ریاضی و جغرافی، دو سال فیزیک و شیمی و مکانیک، دو سال طب و حفظالصحة.
صنعت و زراعت
۵ . زراعت به اندازهای توسعه بیابد که جمیع اراضی زراعت شود.
۶ . زراعت با دست و حیوان ممنوع و جمیع به قوهی بخار و الکتریک خواهد بود.
۷ . زمینهای شورهزار به علم زراعت حاصلخیز خواهد شد
۸ . جمیع صنایع در خود ایران به دست خود ایرانی به ماشینآلات ساخته میشود و صنعت به دست به کلی متروک است.
حقوق عمومی
۹ . ضمانت جان و مال و علاقجات هر کس را دولت مینماید.
۱۰. قوانین ادارات و نظامنامه ها را جمیع مجلس ملی وضع مینماید.
۱۱. وزیر و وزارتخانه به کلی موقوف فقط مدیر ادارات تعیین میشود.
۱۲ . مدیر ادارات را ملت از طرف خود مستقیما انتخاب میکند.
۱۳ . انتخابات ملی تماما عمومی مساوی مستقیم به یک مرکز انتخابیه از طرف تمام ملت به واسطهی تلیفونهای شخصی که در جمیع منازل خواهد بود رأسا از روی علم انتخاب می شود.
۱۴ . تعداد ادارات از این قرار خواهد بود:
الف) مدیر علوم و معارف ب) مدیر مدارس و دارالتربیه ج) مدیر صنایع د) مدیر معاون ه) مدیر ابنیه و) مدیر مأکولات و مشروبات ذ) مدیر ملبوسات ح) مدیر اخبارات ط) مدیر راهها ی) مدیر سرحدات ک) مدیر حفظالصحه ل) مدیر تجارت.
۱۵ . عموم ملت از شانزدهسالگی انتخاب میکنند و از بیستسالگی که بعد از تحصیلات است انتخاب میشوند.
راجع به تعیش عمومی
۱۶ . زندگانی عموم اداری و عالی، و فقیری در میان نخواهد بود.
۱۷ . منازل همه از روی یک نقشهی هندسی و از برای هر خانوار یک منزل ساخته میشود.
۱۸ . لباس همه یکرنگ و یکبرش زمستانی و تابستانی از فابریکها داده میشود.
۱۹ . شام و ناهار عموم از رستورانها که برای هر عده مخصوص ساخته شده به وقت معین داده می شود.
۲۰ . همهی اطفال بعد از رضاعت به دارالتربیه که محل تعلیم اخلاقست فرستاده میشود.
۲۱ . تمام این لوازم ششگانه اداری و مجانی است.
حفظ الصحة
۲۲ . حفظ الصحه عمومی کاملا رعایت میشود و ادویهی ضد تعفن و امراض مسریه همیشه به قدر کفایت موجود که هر گاه با تلسکوپ در آتمسفر مجاور میکروب مضره وبایی یا طاعون و غیره مشاهده شود بالونهای سریعالسیر که در ادارهی حفظ الصحه موجود است حمل نموده و به قوه ی ناسوت تمام را دفع نماید.
۲۳ . اغذیهی عمومی را همیشه نظارت نموده که به مناسبت حال و زمان و هوا تهیه شود و به اندازهای این عمل تکمیل میشود که رحم جنینها را به یک شکل پرورش دهد و همه خوش صورت متولد شوند که موضوع رقابت در ازدواج هم باقی نماند.
راجع به کار کردن
۲۴ . عموم ملت بدون استثنا به تناوب شبانروزی دو ساعت کار خواهند کرد.
۲۵ . کار کردن به دست، به کلی متروک و کار راجع خواهد بود به مواظبت ماشینهای بخار و الکتریک که میزان قوه و حرکت از حد لزوم نگذرد.
قوه لشکری
۲۶ . تمام حدود مملکت مستور به قوه دینامیت و الکتریسیته خواهد بود که جز ترنهای بخار و الکتریک از هیچ نقطه راه آمد و شد نباشد و احدی جرأت دخول به خاک ما بیاذن نخواهد داشت.
۲۷ . داخل مملکت چون همه عالمند اغتشاشی نخواهد شد پس قوهی نظامی بیلزوم و متروک خواهد بود.
مالیات
۲۸ . عایدی دولت فقط از محصولات طبیعی و صنعتی و زراعتی که به خارج حمل می شود خواهد بود.
۲۹ . مالالتجارهی هیچ مملکت به خاک ما نخواهد امد چون محتاجالیه ما نیست.
۳۰ . مالالتجارهی ما بدون گمرک به خارج حمل خواهد شد پس ادارهی گمرک نخواهد بود.
روابط بینالملل
۳۱ . جز برای سیاحت احدی کاری ندارد که به مملکت ما وارد شود.
۳۲ . سیاحانی که وارد مملکت ما میشوند برای هر کدام یک نفر مترجم مهماندار تعیین میشود که او را به تمام نقاط مملکت سیر دهد.
۳۳ . هر کس بخواهد تبعیت قبول نماید به وطن خود مراجعت نمیکند.
۳۴ . خیال مملکتگیری به کلی متروک و هر دولت که خودش بخواهد جزو ما شود قبول میشود. و به همین نحو اداره مینمائیم.
قضائیه
۳۵ . قوهی قضائیه بیلزوم و متروک و تمدن مانع از ظهور معارضه فقط قوانین قضائیه و نظام در کتابخانهی عمومی به یادگار خواهد بود که زمان وحشیگری و گرفتاریها را نشان دهد
۳۶ . اگر فقط حرف است گوئیم هر کس همچه حکومت اداری عالی را نخواهد بیشرف و بیوجدان و از عالم انسانیت بیخبر است.
۳۷ . داخل شدن در این فرقه موافق نظامنامه خواهد بود که بعد انتشار مییابد.
۳۸ . فریب نخوردن ملت به این مرامنامهها و مسلکها و باغ سبزها و سعی نمودن در انتخاب وکلای خود که موافق شرایط و صفات این مرامنامه انتخاب شوند.
(در خانه اگر کس است یک حرف بس است)
خاتمه
بعد از بیان مقدمه و پروگرام این مسلک دو نظر برای قارئین عظام دست خواهد داد نظری اولیه که ما خودمان در صدر مرامنامه بیان نمودیم و نتیجهی امروزه همان است و نظری ثانوی برای بعضی کنجکاوان که آیا ممکن است همچه حکومت ملی و تعیش عالی تشکیل شود یا نه جواب گوئیم ملت یک صد و بیست نفر به همین صفات مذکوره انتخاب نماید و ما نیز مشی حرکت هر دورهی تقنینه آنان را به عقیدی خودمان خواهیم نوشت اگر از روی همان نقشه حرکت نمایند ممکن است فرقهی ترقی و تمدن تام خواه مدعیت ممکن است. کل ما قرع سمعک نذره.
(فی بقیة الامکان)
(نگارنده حاجی شیخ علی خراسانی)
از عقاید مؤلف هم یک ماده فراموش شده که زبانا انشاء نمودند و آن اینست که باید جنینها را در رحم مادر با الکتریک پرورش داد که تماما تربیت یافته به جریان آیند و محتاج به تربیت دنیوی نباشند.