تقیزاده و آذربایجان: گزارش به وزارت خارجهی بریتانیا، و تبریک به احمد قوام!
متن تلگراف سید حسن تقیزاده سفیر کبیر ایران در لندن به احمد قوامالسلطنه نخستوزیر، مورخ بیستم آذر ماه ۱۳۲۵ وزارت امور خارجه:
جناب اشرف آقای رئیسالوزراء از موفقیت حاصل در امر استرداد آذربایجان و احیای مملکت قدیمی و جلوگیری از تجزیهی وطن از صمیم قلب تبریک گفته و هزاران هزار تشکر داریم. خداوند خود به جناب اشرف عالی جزای خیر بدهد و کامکار گرداند که هیچ پاداش دنیوی اجر لایق این خدمت نتواند شد. روح پیغمبر اکرم و روح کورش و داریوش به شما دعای خیر فرستند. کافّهی ملت ایران و مسلمانان عالم پشتیبانتان میباشند. انتشار خبر تصمیم متمردین ظهر چهارشنبه در لندن ایرانیان را به وجد اورده و خبر فتح به ناگهان در یک ساعت مثل برق منتشر شد و جمله با دلی پر از اعجاب و قدردانی به دعای کامیابی عالی و عظمت ایران و بلندی بخت اعلیحضرت رطباللسان شدند. ادعیهی خالصانهی بیریا و تهنیت قلبی اینجانب را هم بپذیرید.
تقیزاده
……………………………………………………….
متن تلگراف و گزارش سیدحسن تقیزاده سفیر ایران در انگلیس، به وزارت خارجه بریتانیا در خصوص رویدادهای آذربایجان وخراسان:
سفارت شاهنشاهی، ۶ سپتامبر ۱۹۴۵
سررونالد عزیزم:
پیرو مذاکرات دیروزمان، همانطور که قول دادم، اکنون ما هم با ارسال خلاصهی اخبار واصله از ایران، ماحصل نامههائی را که در هفتههای گذشته پیرامون چندین برخورد در نقاط مختلف ایران دریافت کردهام، با ذکر علل اصلی وقایع تاسفانگیز مذکور تقدیم میدارم.
مایلم از جنابعالی بابت توجهی که به مشکلات مبذول میدارید تشکر کنم.
دوستار شما: سید حسن تقیزاده
گزارش تقیزاده:
در شمال ایران اخیرا تشنجاتی رخ داد که ناشی از تحریکات حزب چپ افراطی کذا (توده) بوده است که به درست یا خطا به حمایت مستقیم یا غیرمستقیم خارجی شوروی باور دارد. آنچه در زیر میآید گزارش تصادماتی که رخ داده است:
طرفداران حزب توده عازم لیقوان ( دهکدهی بزرگی در آذربایجان) شدند و در آنجا به تظاهرات و تبلیغات دست زدند. این امر موجب تصادمات شد و در محل نزاعی بین اهالی دهکده و تودهاییها در گرفت، و از هر دو طرف چهار نفر به قتل رسیدند. تحریکات مشابهی در رضائیه (شهری در جنوب غربی آذربایجان) انجام گرفت که پس از آن یک هیئت نظامی به سرکردگی یک افسر سرشناس و بیطرف، ژنرال جهانبانی، از طرف دولت برای تحقیقات به تبریز اعزام شد.
حوادث جدیتری در مشهد رخ داده که طی آن ۲۰ تن از افسران و سربازان قیام کردند و با به غرامت بردن کامیونها، سلاحها و مهمات به سوی استپهای ترکمن صحرا فرار کرده تا در آنجا به تعداد قابل ملاحظهای از ترکمنهای مسلح بهپیوندند.
اینان در گنبد کاووس با یک گروهان ژاندارمری اعزامی دولت روبرو شدند؛ هشت تن از شورشیان به قتل رسیدند؛ شش تن دیگر دستگیر و کامیونها و سلاحهای سرقت شده، توقیف شدند. بقیه شورشیان به درون منطقهی جنگلی آن حوالی فرار کردند.
به منظور تحکیم موقعیت نظامی نامطلوب این مناطق، نیروهای تازهئی از پادگانهای مختلف ژاندارمری به آن محل اعزام شدند. اما نیروهای نظامی شوروی به این واحدهای ژاندارمری اطلاع دادند که اولن باید به پادگانهای خود بازگردند، و ثانیا در صورت پیشآمدن تصادم نباید تیراندازی کنند، و ثالثا آنان مانع ارسال سلاحها و مهمات به تهران هستند که از شورشیان توقیف شده است.
اخبار تازه پیرامون وخامت وضع در این نقاط کشور دولت را وادار ساخت در حدود دویست تن دیگر را به عنوان نیروی تقویتی اعزام کند. اما این نیروها از فیروزکوه (شهرکی در جاده تهران- مازندارن) بازگشتند.
تحریکات و تصادمات از جانب طرفداران حزب توده در نقاط مختلف مازندران ( چون شاهی، بابل،… و شهسوار) و دیگر نواحی شمال ادامه دارد. در این نواحی طرفداران حزب توده، دهقانان را برای تحویل برنج مورد تهدید و ارعاب قرار دادهاند و هر روز خطر اختلالات بیشتری میرود. کوشش دولت ایران برای تضمین آزادی رفت و آمد و اعزام نیروهای ژاندارمری به هیچ نتیجهای نرسیده است. گفتن ندارد که این وضع اقدامات فوری را ضروری میکند. چندی پیش سفیر شوروی در اصل با اعزام ژاندارمری به این نواحی موافقت کرد، اما ظاهرا هنوز هیچ دستورالعملی به نیروهای نظامی شوروی در آن ناحیه نرسیده است.
سفیر شوروی اکنون در تهران نیست، و وضع ناروشن است.
تا به حال هیچگونه نشانهای دال بر خروج نیروهای متفقین از ایران مشاهده نشده است. بهعکس در صفحات شمال تبلیغات علیه دولت مرکزی به طور روزمره افزایش مییابد، و در نتیجه آن حوادث یادشدهی بالا در لیقوان، حوادث اخیر مشهد و جنبش جدیتر تجزیهطلبی، طی اعلامیه مسخرهای استقلال و استقرار جمهوری مراغه ( شهرکی در جنوب شرقی آذربایجان) را اعلام داشت، را بوجود اورد.
بارها و بارها تاکید شده است نخستین و مهمترین گام در رودرروئی با این وضع مسلمن همانا تقویت دولت مرکزی است. و این تنها زمانی شدنی است که نیروهای متفقین از ایران تخلیه شود و این نشانهی صمیمیت متفقین در عدم مداخله در امور داخلی کشور و حمایت از قدرت مرکزی است.
…………………………..
به نقل از کتاب جمعه، شهریور ۱۳۵۸
اگر آنروزها یک پیشه وری بود و یک آزربایجان
امروز آزربایجان تماما پیشه وریست
وقت توفان میرسد از راه ای قوم غلط