خر ما از کُرّهگی دُم نداشت؛ خانم فرح پهلوی! ما را نادیده بگیرید.
یکی دو روز پیش ازاین سرکار خانم فرح پهلوی در جریان دیدار از یک نمایشگاه نقاشی در کانتری کلوب پاریس، با عنوان «شهبانو»ی ایران در گفتوگویی با رادیو زمانه، با تاکید فراوان به مردم خوب ایران سفارش کردند که چهارچشمی مراقب تابلوهای نقاشی انبار شده در زیرزمین موزهی هنرهای معاصر باشند. ایشان که از سوی گزارشگر رادیو، «پایهگذار هنرمدرن در ایران» خوانده شدهاند، به ظاهر نگرانی خود را از این جهت به زبان آوردهاند، که برنامهی خرید این تابلوها زیر نظر خودشان تدوین و صورت گرفته است. این خبر ساده در برخورد نخست از این گوش میآید واز آن گوش میرود، اما چند بار که آنرا زیر و رو کنی و خوب به اصل خبر و گوشه و کنارش نگاه کنی، و چند کتاب و تعدادی از مجلدات روزنامههای سالهای گذشته را دَم دست داشته باشی و بیرون بکشی، ناگاه گریبانت میگیرد؛ و پرسش است که از پی پرسش هجوم میآورد. اما نخست باید پرسید بسیار خوب، قبول. اما لطفا بفرمایید چگونه؟!
خانم فرح پهلوی! «مردم خوب ایران» چگونه از خروج و جابهجایی این آثار هنری جلوگیری کنند؟ اگر راهی به نظرتان میرسد بگویید! موافقاید بروند درگاه موزهی هنرهای معاصر را بگیرند و بست بنشینند، یا هجوم ببرند به خروجیهای گمرک فرودگاه و نمایندههای تامالاختیار خود را به کشیک شبانهروزی آنجا بگمارند؟ خانم پهلوی! این «مردم خوب»ی که چندیست، (دست کم از دور و بر سه سال پیش)، معروف خدمت شما شدهاند، مردمی آرام، نرمخو، صلحجو، موقر و متین و آدابدان هستند. مایلند که همه امورشان را در بسترهای مسالمتجویانه حل کنند، شما بگو! مگر آن «مردم بد» و پر شر و شور سالهای ۵۶ و ۵۷، که سر پربادی هم داشتند و جمعیتشان هم بیشتر بود، سراسر کشور را هم در بر گرفته بودند و تمام سازمانها و ادارات کلیدی هم همراهشان بود؛ توانستند سدی بر خروج آن حجم عظیم ثروت نقدی و غیر نقدی از سوی تمام اعضای خانوادهی سلطنتی و وابستگانشان، حتا نزدیکان نسبی و سببی شما بسازند، که اینها بکنند؟
خانم فرح پهلوی! گذشته از همهی اینها، ما مایلیم بدانیم چه شده، چه اتفاقی افتاده، یا اصلا آفتاب از کدام سمت درآمده که گمان بردهاید میتوانید دوباره ما «ملت» را مخاطب خود قرار دهید و به خاطر مبارکتان هم خطور نکند که شاید ما هنوز هم فراموش نکرده باشیم؟ چه کسانی این باد را به کلاهتان انداختهاند که باز هم با ما مردمی که دیگر تاب هیچ گونه سلطهای را نداریم و حالمان از زبان سلطه به هم میخورد، به نام شهبانو و مادر شاهزاده رضا پهلوی، آنهم در مسند «پایهگذار هنر مدرن در ایران» سخن بگویید؟! درست است که ما به عنوان ملتی سادهلوح و سهلانگار کارنامهی سیاهی از غفلتهای پی در پی تاریخی داریم، اما باور بفرمایید اندک اندک آبدیده شدهایم و به بلوغ رسیدهایم. باور بفرمایید اگر پنجاه واندی سال حکومت پهلوی نتوانسته باشد مارا متنبه کند، این سی و سه سال به قدر کافی به ما فهماند که تا ریشهی هرنوع سلطه را از بیخ نکنیم، روی زندگی آزاد و برابر را نخواهیم دید. خانم پهلوی خر ما از کرگی دُم نداشت، شما هم به سر کار و زندگی خود بازگردید تا کهنه پروندهها بیشتر این باز نشود. فریب پیامهای عوامانه را نخورید، اگر شنیدهاید که سی سال است مردم به همراه هر اسکناس بیشتری که پای خرید کالا میدهند یک «خدابیامرز» نثار همسر مرحومتان میکنند، از حب علی نیست، از بغض معاویه است. «مردم خوب ایران» حالا دیگر عیار هر کِرد و کار و سخنی را نسنجیده، میشناسند، این دوسه نسلی هم که روزگار سلطهی شما را نچشیدهاند، چنان نیشی از ریاکاران قباپوش خوردهاند، که نا آگاه هوای هر ریسمان سیاه و سفیدی را دارند؛ حتا اگر خوشخط و خال و چشمنواز باشد.
خانم فرح پهلوی! درست است. حاکمان امروز ایران را گروهی روستایی تربیت ناشده و پای منبرنشین تشکیل داده که دوغ و دوشاب را از هم تمیز نمیدهند، تا قدر آثاری را که شما در کسوت یک ملکهی هنردوست خریداری کردهاید بدانند و در استفاده از آن به سود رشد هنر مدرن در ایران بکوشند، اما شما که چندسالی در پاریس معماری خواندهاید و مدال «بنیانگذار هنر مدرن ایران» را از خبرنگار مربوطه گرفتید و به سینه چسباندید، بفرمایید در درازای سی و سه سال گذشته چه گامی برای هنر و هنرمندان ایرانی برداشتهاید؟ کدام بیناد فرهنگی یا هنری را تاسیس کردهاید تا از محل آن ثروت افسانهای که با خود بردهاید، دست چند نقاش و فیلمساز و نویسنده و بازیگر را گرفته باشید و از این راه خدمتی هم به فرهنگ و هنر ایران کرده باشید؟ میدانید آنزمان که «شاهزاده رضا پهلوی» شما «سال ۱۹۸۶ .. در سفرهای مختلفشان در آمریکا و اروپا و مراکش» به عکاسی از غروب آفتاب مشغول بودند، چند نفر نویسنده و شاعر و نقاش و فیلمساز و مجسمهساز و روزنامهنگار و عکاس جان خود را از تیغ حکومت موجود به در برده و سرگردان و بیکار و گرسنه در کمپها و بیغولههای کشورهای غربی روزگار میگذراندند و زندگی و آیندهشان تباه شد؟ حالا گیرم اینها از کسانی بودهاند که پیش از آن و به روزگار سلطهی شما، به اسب شاه گفته باشند یابو، اما برای نسل دوم مهاجران ایرانی چه کردید تا ارتباطشان با زبان و فرهنگ و ادبیاتشان قطع نشود؟
خانم عزیز، شما در زمان حکومتتان، روغن ریخته را نذر امامزاده کردهاید. همین. شما از بودجههای وزارت فرهنگ و هنر سهمی برای دفتر مخصوص میگرفتید و بخشی از آن را به خرید تابلو اختصاص میدادید. حالا اگر چه در این میان چند تابلوی با ارزش هم در حراجیها خریداری شده و چندی پیش هم فهرست آنرا علیرضا سمیعآذر مسوول پیشین موزه به صورت کتاب انتشار داد و دیدیم، اما چه بسیار آثاری هم که بنا بر روابط ویژه بابتش کیسههای زر پرتاب شده است. کاش معصومهی سیحون هنوز عمرش به دنیا بود تا به بهانهی همین گفتار شما، داستان دلال بازیهای پس این خریدها را بازگو میکرد، معصومهی سیحون تندگو و صریح دوران کهنسالی، در گالری کوچکش داستانهای شنیدنی از بینادگزاری «هنر مدرن ایران» برای نقاشان داشت، کاش هانیبال الخاص هم بود، او هم نقلهای خودش را داشت، که در فرصت دیگری به آن میپردازیم.
خانم فرح پهلوی! نکات مثبتی هم در کارنامهی شخصیتان بود، ناگفته نماند. پس بهتر آنست که به اعتبار فراموشکاری و سادهلوحی ما «مردم خوب» و «مردم بد» ایران، سخنی به زبان نیاورید که بوی تحمیق و فریبکاری و تبلیغ بدهد. اگر دوست دارید که بخت «شاهزاده رضا» را بیازمایید، این راهش نیست. چنان سخن نگویید که گویی دفتر مخصوصتان، عدهای را برای شنیدنش دستچین کرده است. این مردم دیگر آبدیده شدهاند. اگر «مردم بد» سال ۵۷ بی پروای آنکه دفتر مخصوص شما چند کیسه دلار به «اندی ورهول» پرداخت کرده تا پرترهی شما را بکشد، پردهی شما را به دونیم کردند، یقین کنید «مردم خوب» امروز هم به روز واقعه، هر پردهای که از سران این حکومت به دستشان برسد، ولو خدای پیکاسو هم آنرا کشیده باشد، از هم میدرند.
دوست عزیز آقای هدایت…
من از طرفداران نظام پادشاهی نیستم؛ نا گفته نماند، دل خوشی هم از حکومت فعلی ندارم. درست که رژیم قبلی از قانون اساسی و سیستم پادشاهی می لنگید و مشکل داشت، ولی شرط انصاف نیست فراموش کنیم همه آن کارهای خوبی که در حق این ملت نمکدون شکن انجام شد. درست که به قول بعضی کار آنچنان شاقی نکردند، ولی این حکومت به اصطلاح جمهوری فعلی حتی یک دهم خدماتی که خدابیامرز شاه ملعون! در حق این مملکت کرد نکردن که هیچ، جز تحریم و فقر، ریا و فحشا چیزی از این زاهدنما ها ندیدیم. اگر این پرسش رو مطرح می کنید که فرح پهلوی در کنار راه اندازی به قول شما دفتر مخصوص عوایدی هم برای خود در نظر می گرفته یا نه؛ که بنده همچین گمانی نمی برم. چرا که ایشون در آن زمان ملکه ایران بوده و از آنجایی که شاه سابق حسابی به دستگاه های محاسباتی وقت پس نمی داده، پیش بینی مواجب مکفی برای ملکه دربار کار آنچنان سختی بنظر نمی رسه. پس بسبب این جایگاه ملکه احتیاجی به منسب تراشی برای کسب عایدی آنچنان متقاعد کننده بنظر نمی رسه. همچنین اگر کارهای مذکور بجهت تبلیغات یا نشان دادن وجهه خانواده سلطنتی بعنوان افرادی هنردوست بوده، که بنده مشکلی در این باب نمی بینم. چرا که این عمل نه تنها باعث خرید چندین اثر هنری ارزشمند برای مملکت شده و هم می توانسته بعنوان موتور محرکی در هنرمندان داخلی آن زمان عمل کنه!
قضاوت خاندان پهلوی بعهده تاریخ باقی می مونه. چرا که هنوز آنطور که باید عوامل پشت حوادث روشن نشده و تا تمامی شواهد در دست نباشه، نمی شه به این راحتی در مورد کسی قضاوت کرد!
دوست عزیز بحث عواید ناشی از خرید این تابلوها نیست. بحث بر سر آنست که اگر ایشان فکرمیکنند مرور زمان و نتایج فاجعهبار حکومت روحانیها باعث شده مردم یادشان برود که پیش چشمشان میلیاردها دلار از کشور خارج شد و هیچ کاری از دستشان برنیامد، به یادشان بیندازیم که نه، فراموش نشده. اظهارات ایشان در مورد تابلوها بهانهای برای این یادآوری بود، هرچند که خود به خود بحثهای پیرامون تابلوها و دعوت نقاشان به دربار برای کشیدن پرتره و .. را به میان کشید.
جناب آقای هدایت،
شما در کدام نظرسنجی و با کدام بینش از سوی مردم صحبت می کنید؟
بهتر است که بفرمایید آقای ارژنگ هدایت. و ضمنا حرف زدن و ادعا کردن بیرون از میدون کار بسیار ساده ایه. هر کسی و بلااستثنا هر کسی وقتی در مسند قدرت قرار می گیره به منافع خودش هم فکر می کنه. طبیعیست که بعد از سقوط نظام سابق، منسوبان آن نظام برای امرار معاش خود بعد از سقوط مقداری از اموال رو همراه با خود ببرند.
در این بین، حاکمان عادل، حاکمانی هستند که منافع شخصی رو بر منافع جمع ارجح ندونن. و این موضوع توفیری با کسب نفع در کنار منافع جمع نداره.
درود بر شما دوست عزیز
این بانوی فرهیخته و تحصیل کرده و وطن پرست کجا بودند وقتی آن آقای یهودی میراث فرهنگی ما را غارت کرد و برد و موزه ی اسرائیل را درست کرد؟ اخبار بی بی سی نشان می داد 100 میلیون دلار فقط خرج توسعه ی موزه کرده بودند….نمی دانم چرا این خانواده چشم بر زمان خودشان بسته اند. ای کاش آدمها مسئولیت هر آنچه را که انجام داده اند بر عهده بگیرند…
آفرین به شما که حرف دل خیلیها رو زدید
جونه تو حرفه دل منو زدی آقا……آخه یکی نیست از این حاج خانوم بپرسه بوی کباب به دماغت خورده ….یا دلت به حال این مردمه بدبخت میسوزه
boro baba to ham raje bekhodet harf bezan na az tarafe mellat on shabano bode v alan ham hag dare raje behame chiz nazar bede
حالا شما رضایت دهید که به اینکه شاید ما نیز مردمی باشیم.
un hache bode v hast laagal savade nazar dadano dare v midone chi mige ,hag ham dari az akhond ha bishtar az in nemishe yad gereft
man tarfdar padeshahe nestam vali hala in bandeh khoda farah khanom yek harfe zadeh to chera ingader ogdehe haste agaye masalan ba adab …i hate people like u,i think u still living in the past and iran never can be free becuase of guys like you
جناب ارژنگ هدایت
چه دل پرخونی داریدشما که با یک جمله صفحه ای پر شد،چه کسی به شما این اجازه را داده که سخنگوی دیگران باشید، شما ایا با واژه ی من آشنا هستید، به شما پیشنهاد می کنم بعد از این هر جا خواستید عقده درانی کنید فقط و فقط از ضمیر اول شخص مفرد استفاده کنید ، و شمایی که با این شدت حواستان جمع هست که مبادا دوباره دچار خبط و خطا بشوید ،از همین جا که شروع کنید تازه با اولین قدم دمکراسی آشنا می شوید و متوجه خواهید شد که هرکس اجازه دارد فقط از جانب خود سخن بگوید و هر شخصی هم فقط دارای یک رای هست،امیدوارم که مطالبم برای شما مفهوم بوده باشد.
دوست عزیز شما باور ندارید که بشود دراین کشور تنیچند از مردم باشند که در کنار اکثریت عظیم هواداران سلطنت، چنین فکر کنند؟ این «ما» را شامل کنید.
ثروت افسانه ای؟ ۶۶ میلیون دلار رو میگید؟ فقط سال گذشته ۳ میلیارد دلار اختلاس شد و او تنها بخش کوچکی ا ز ۵۰۰ میلیارد دلار درامد ایران در ۵ سال گذشته بوده که معلوم نیست کجا خرج شده. اون موقع شما گیر دادی به ۶۶ میلیون دلار که خانواده پهلوی با اون همه خدمات و سابقه در ایران انجام دادن؟ به نظر من تنها خیانتی که پهلوی انجام داد این بود که دادن ازادی در زمان بختیار رو با اجرای سرکوب شدید هر گونه اشوب اجرا نکرد و یک ملت سحر شده رو بیدار نکرد.
مستند شما در مورد مبلغ ۶۶ میلیون دلار اظهارات طرف مورد اتهام است. مایل بودید نام وکیل محمدرضاشاه را پیدا کنید و اظهارات و اقداماتش را پیجو شوید.
وای از این همه عقده حقارت
عقده را میپذیریم، آنهم از نوع گلوگیرش، اما حقارت را بگذارید باشد تا ببینیم این ملت قادر خواهد بود برای یکبار هم که شده دستاندازان به اموال عمومی را، چه از این حکومت و چه از آن یکی، به دادگاه بکشاند. آنوقت تعریفش میکنیم.
واقعیت اینه که فرح پهلوی تحصیلکرده بود زبان خارجه بلد بود و در معماری و هنر سررشته داشت. کارهای فرهنگی زیادی هم برای ایران انجام داد. حالا هرچقدر دلتون میخواد انتقاد کنید که چرا 40 سال پیش یک اتفاقی افتاده که به مزاق شما خوش نیامده و همه خاندان پهلوی مقصرند.. جهت اطلاعتون حق دلالی در خرید و فروش کارهای بین المللی هنری امر بسیار عادی هست. اگر نمیدونید ذهن مردم رو زهرالود نکنید. دقیقا مثل کمونیستهای زمان انقلاب که داستانهای صدتا یک قاز در مورد تونلهای زیرزمینی ساواک زیر تهران میگفتن تا ذهن مردم رو خراب کنن.
فکرش رو بکنید وجدانا اگر خودتون سرجای ایشان بودین چکار برای هنر ایران میکردین که حالا دارید انتقاد میکنید؟
اصلا همین حالا اگر میلیاردها تومان پول داشتید باهاش چه کاری برای فرهنگ ایران میکردین که از ملکه 40 سال پیش انتظار دارین انجام میداد؟ چه طرحی دارید؟ چه نظر تخصصی دارید؟ بجز انتقاد…
راستش برای شما دیگر پاسخی ندارم دوست عزیز!!
Jenab-e Arjang Hedayat ke ham esme pesare man ham hastid,vaghean dast marizad jana sokhan az zabane ma goftid va che gol ham goftid ,einha faramoosh kardahand ke bi kefayati -ye anha ein mardome» khoob» ra be ein varte-ye holnak keshande,omidavram dar toole ein saalha mardome hafezeye tarikhiyeshan betar shode baashad ta baare digar be daame shoma nayoftand.
ما ایرانی ها عجب کینه ایی داریم دست از سر این خانواده بر نمیداریم… تخم نداریم به رژیم ولایت فقیه حرف بزنیم ….. ولی در مورد کذشته سریع آمار و ارقام می زاریم که نظام سلطه بوده//// میشه خوهاش کنم این حجم عظیم سرمایه که توسط شاه خارج شده رو اعلام کنید که ما هم خبر داشته باشیم…..تو مملکتی که قحط الرجاله هرکی میتونه اضهار نظر کنه
به پاسخهای بالاتر رجوع کنید دوست عزیز!
برو ساندیس خور .او اولا شهبانو بوده ودوما سواد اظهار نظر دارد وبیشتر از تو هم دراین مملکت حق دارد
ببخشید ساندیس خور اصلا حقی نداره تو این مملکت؟ حتی به اندازه خودش؟
ايا شما كه نظرات شخصي خودتان را بنام مردم ايران جاب ميكنيد و بجاي مردم ايران تصميم ميكيريد هيج به امار هاي متشره از سوي موسسات بين المللي مراجعه كرده ايد كه جه تعداد مردم ايران خواهان بازكشت نظام بادشاهي هستند با تشكر
شما ما را در عداد اقلیتی محدود در کنف حمایت اکثریت مورد اشارهی موسسات بینالمللیتان به شمار آورده، و اجازه دهید تا میخ قدرت نظام پادشاهی محکم نشده و داغ و درفشها روغنکاری نشده، عقدهگشایی کنیم.
چیو فراموش نکردی باشی؟ تجاوز در زندان های پهلوی را؟؟؟ یا شاید هم اختلاس های میلیاردی را. شاید هم این را که پهلوی ها مثل حیوان به جان کلیسا ها و خانقاه ها و مساجد سنی ها افتاده اند. اما نه، به گمانم منظورت گشت ارشادشان باشد. آها نه، منظورت قطعا و حتما آن 8 هزار تنی است که در یک شب از دم تیغ گذراندند. ای بابا این پهلوی ها عجب جانیانی بودند. خوب شدن الان جمهوری داریم داداش!!!
بوی کباب به مشامشان رسیده نمی دانند خر داغ می کنند. چرا یک عذرخواهی ساده بابت تمام غارتها و جنایاتتان نمی کنید؟
احسنت و آفرین و صد بارک الله به نویسنده خرمااز کره گی دم نداشت خانم فرح پهلوی مارا نادیده بگیرید. ازارژنگ هدایت
حقاااااا درست و به جا پاسخ فرح خانم رو دادید .یکی نیست از این بپرسه تابلوهای چنین باارزشی رو با پول خودت خریدی ؟؟!!یا با پول همان ملت بدبختی که با اشتباهات خودتان باعث پناه بردشان به دامان گرگ یعنی همان ملایان روباه صفت شدید. !!!و حالا هم غصه چند تا تابلوی باارزش را می خورید؟!!لابد اونقدرملت را ساده لوح دریافتید که فکر می کنید چون از ملایان متنفرند اگر تقی به توقی به بخوره شماها بازهم به نام سلطنت تور خودتان را برسر این ملت بدبخت می گسترید و به سرکاخهای خودتان برمیگردید برای همین هم سفارش می کنید مردم مراقب تابلوها باشند؟!مگر چیز باارزش تراز تابلو وجود ندارد که مراقب تابلو باشند؟!!این مردم عزیزترین و باارزش ترین چیزهای زندگیشان را میدهند یعنی فرزندانشان را !!!! وآنوقت شما نگران تابلو هستید؟؟!! خدای من واقعاااااااا که جای تاسف و تالم است .
دورود بر خاندان پهلوی باور کنید این خاندان برایمان عزیز وگرامی شده اند وما به گذشته خود نفرین فرستاده .عکس شاه وفرح ودر بک گراند کامپیترم در سرکار و همه ان را می بنند وشما خودرا هم قربانی نکنید .ودرصورت مخالفت با این عزیزان دیگر به سایت شما نخواهم امد یک سربازجانباز جنگ ایران وعراق از اهواز
موفق باشید.
دورود بررضا شاه کبیر
دوست گرامی به جای این درود فرستادنها، کمی همدر مورد این «رضاشاه کبیر» مطالعه کنید؛ به شما اطمینان میدهم عقوبت اخروی ندارد.
mersi ali bood
in nehayate bi ensafist nesbat be kesi ke melyonha nafar ashegane dostash daran
سلام،
با سپاس از این نوشته ات.
جدا ها … از طلا گشتن پشیمان گشته ایم / مرحمت فرموده ما را مس کنید! / ما فراموش نکرده ایم … هنوز نه خانم دیبا و پهلوی و فلان و فلان … اندی وارهول چقدر گرفت اون تابلوهای دوزاری آپ آرتش رو از شما کشید و کشید تا سال 57 که ملت پارشون کردند! این رو اعلام بفرمایید تا بقیه قضایا!
ای بابا شما هنوز که ساز خودتان را می زنید. آخر شقایق به گودرز چه ربطی دارد؟
کدام ثروت افسانه ای؟
اگر کسی در این دوران دربدری کشیده به آن خاندان چه ربطی دارد؟
چرا همیشه این خاندان باید پاسخگوی اشتباهات شما باشد؟
بس کنید این حرف های کهنه و نخ نما را.
ظاهرا وظیفه ی شما هنوز آگاه کردن خلق است . غافل از اینکه چه بلایی سر مردم آوردید با این تفسیر های صد من یک غازتان.
به خدا مردم خودشان قوه ی تشخیص دارند. نیازی به روشنگری های امثال شما نیست.
شما بروید به همان داستان های قدیمی خودتان بپردازید. رویا هایتان را مرور کنید.
اینکه مردم چه حال و روزی دارند مهم نیست. مهم هدف شماست.
خجالت هم خوب چیزیست به خدا.
از آن مهم تر شرف و انسانیت است که شما بویی از آن نبرده اید. یک بار با دروغ پراکنی هایتان ، به خیال خودتان کاری کردید کارستان و نتیجه اش پناه بردن بزرگان فکری تان به کشور های استکباری بود . شاید برای اینکه با این کشور ها از نزدیک قصد مبارزه دارید .
تهمت زدن و تخریب شخصیت تنها راهی است که شما می دانید.
ادامه بدهید . عقلی که به هفت سالگی نیاد به هفتاد سالگی هم نخواهد آمد.
آقای هدایت بهتر است به هدایت خودتان بپردازید. خر این مردم از کرگی دم نداشت .
و نیازی به شما ندارند.
در پاسخ همه دوستان میگویم اگر هم خدمتی برای سازندگی ایران کردند ( رژیم ستم شاهی ) را میگویم ، بدستور مستقیم سرمایه داری هار آمریکا بود وگرنه این خانواده که نسب آنها به یک قزاق باسن یابو پاک کن میرسد . جز فساد و فحشا و چپاول ثروت ملی ایران کاری از پیش نبردند
در جواب آن دوست !!!که میگوید گودرز به شقایق چه ربطی دارد عرض میکنم این خانواده متلاشی وفاسد هنوز دارند با پول های این مردم ستم کشیده زندگی میکنند.
من شب و روز در آرزو ومنتظر جرقه ای هستم که این رژیم خونخوار سلطنی جدید هم به چالش کشیده شود که شده
وبگویم ما نسل سوخته نیستیم بلکه نسل نیم سوزیم که بایک فوت آتش خواهیم گرفت وبساط ودودمان همه ستم کاران را به باد خواهیم داد
واز همه شما بهتر میدانم که این دو رژیم هر دو از دشمنان ایران وایرانی هستند
همان زمانی که پولهای مردم را صرف خریدن «آثار هنری» میکردند مردمان فرهیخته در فقر دست و پا میزدند چند سال پپیش مجله جدول کتیبه رو میخوندم درباره مرحوم پروین گنابادی بود که ترجمه مقدمه ابن خلدون را انجام داده بود که تنها یکی از خدمات وی به فرهنگ ایران بود به وی دکترای افتخاری داده بودند یکی از نویسندگان سال 1356 به خانه ی وی رفته بود وی دچار ناراحتی مفاصل شده بود و ظاهر اتاق محقرش نشاندهنده وضع اقتصادیش بود میگفت به من دکترای افتخاری داده اند اما این مشکلاتم رو حل نمیکنه. بله همیشه همینطوره رفتاری که با مرحوم ملک الشعرای بهار شد رو میتونیم فراموش کنیم؟
ایرانیان عزیز ، اینقدر مطلق و سیاه و سفید به مسایل و افراد نظر نیندازید.
کمی هم خاکستری ببینید. همگان نکات مثبت و منفی دارند. فقط به یک سو ننگرید.
خاندان سلطنتی پهلوی اگر سخنی نگویند ، ایرانیانی کمتر با آنها کاری دارند. وقتی سخن می گویند و اظهار وجود می کنند ، ایرانیانی بیشتر یاد گذشته می اقتند. بعضی به نیکی و بهض دیگر به بدی.
به هر حال ، واضح این است که عمده ایرانیان کوچکترین علاقه ای به حضور مجدد سلطنت در ایران (چه پهلویان چه قاجار، چه ملایان و چه شخص نوظهور) ندارند. حال به درستی باشد یا به غلط
خاندان پهلوی که با عقده و کینه از آنها نا می برید، اگر نبودند شاید شما در خارج از ایران وبلاگ نمی نوشتید. شاید اصلا نبودید چون پدرتان از تراخم ممکن بود فوت می کردند. دست کم از رضاشاه با احترام باید یاد کرد
من طرفدار سلطنت نیستم، ولی هر چه» حجم عظیم» نقد و غیر نقد که پهلوی از ایران برد، نوش جانش که نصیب ملا ها نشد. این دوستان فعلی شما هنوز فرار نکرده، صد ها برابر دزدیده اند. انصاف هم خوب چیزی است. الحق خوب باب طبع آخوند ها نوشتید
دوست عزیز و گرامی، این چند جملهی شما را باید به آب زر نوشت. این منطق سلطنتطلبی امروز در ایران است، به سادهترین و موجزترین کلام: اگر بردهاند نوشجانشان، اینها بیشتر بردند، پس درود بر خاندان جلیل سلطنت. درست است: «دزد نگرفته پادشاه است»
من یک روشنگری هم دربارهی نگارش واژهی «کرهگی» که مورد نقد برخی دوستان قرار گرفته داشته باشم: به کارگیری صورتهای نامتداول یک ترکیب را نمیتوان نادرست پنداشت. این صورت به ویژه برای سهولت در خوانش برگزیده شده است. به هرحال واژهی کرهگی اگر به اندازهی «زندگی» متداول و مورد استفاده بود، بهتر بود که آنرا با حذف «ه» بنگاریم. با وجود همه اینها، مبنای این قراردادها، دستیابی به «تفاهم» در میان گویندگان یک زبان است. گمان نمیرود که بع کارگیری این صورت، ناقض این قاعده بوده باشد.
سلام آقای هدایت
خیلی خلاصه نظرم را میدهم
یکم زیادی وارد جزعیات میشین (فرح پهلوی) ما تاریخ نکاری آزادی نداریم. بفکر آینده باشیم
فشار ها روی جامعه کم کم زیاد شده …. به هر حال کشور ایران اولین تولید کننده کاز و دومین تولید کننده نفت هست .ولی با این حال مراکز آموزشی ابتدایی تا دانشگاه کم و بیش خرج بالاییداره .دادکستری کل کشور برای رسیدگی به پروندها حق دادرسی (تنبر .به درصد شکایت بستگی داره )میگره اون ار بیمه درمانی که بیماری های خاص رو پوشش نمیده و خیلی چیزهای دیگر .
حکومت مورد علاقه من
مجلسی قوی با پشتبانه مردم
قوای سکانه تفکیک شده
یک نفر هم بصورت نمادین برای تشریفات و حفاظت از یکپارچگی کشور
مطبوعات آزاد با احزابی واقعی با نظرات چپ و راست
درمان عاجلی جهت روان بیمار خود بیابید
اینطور اوقات میگویند «شفای عاجل» دوست عزیز.
جناب هدايت عزيز
من و شما، چه از باقي مانده هاي حكومت پهلوي خوشمان بيايد چه نيايد، بايد قبول كنيم كه بخشي از جامعه ايراني (كه تعدادشان هم كم نيست) ترجيح مي دند در بين گزينه هاي موجود، پرچم مخالفان با حكومت فعلي، به دست امثال رضا پهلوي بيفتد. درستي يا نادرستي اين ديدگاه، جاي بحث دارد و نمي توان آن را به كل رد كرد.
توقع من (كه به تازگي خواننده ي نوشته هاي خوب شما شدم) از جنابعالي اين است كه به جاي برخوردهايي كه (به گمان اين حقير) تا حدي احساسي به نظر مي رسد، و به جاي قضاوت درباره حال و گذشته ي بازماندگان حكومت پهلوي، سعي كنيم فضايي را فراهم كنيم كه از مقبوليت و پشتوانه خانواده پهلوي در جهت پيشبرد منافع جنبش آزادي خواهي استفاده كنيم و فضايي را ايجاد كنيم كه اين افراد هم شعاري و ادعايي جز «ايران آزاد و آباد» نداشته باشند.
دقت بفرماييد كه حتا شخصي مانند مهندس موسوي كه تا چند ماه قبل از انتخابات 88، هنوز در فضاي دهه شصت بود و مطالعه سخنراني ها و ديدگاه هاي ايشان در ماههاي قبل و بعد انتخابات باعث افسوس است، در اثر چنين جوي، تا حد غير قابل باوري تغيير عقيده داد.
آقای ارژنگ هدایت
سخن شما در کلیات پاسخ می طلبد و پاسخ آن عقده ای خواندن شما نیست. جامعه ما نیازمند گفتمان های منطقی است. موضوع شما در کلیت درست است اما در جزئیات دچار خطا شده اید. مثلا در حالیکه با بی احتیاطی از رقم میلیاردها دلار سخن میگوئید با رقم 66 میلیون مشکل دارید. به گمان من حتی خروج صد دلار پول غیرقانونی هم جرم است. رقم مهم نیست ذات کار مشکل دارد.
من در گفتمان شما این پرسش را که شهبانو چه کاری در جهت حفظ فرهنگ ایران با استفاده از وزنی که مقام و شهرت ایشان به ایشان میدهد کرده موافقم اما تردید هم ندارم که ایشان دارای تحصیلات آکادمیک و شخصیتی بافرهنگ است. بقول شما دوغ و دوشاب را نباید مخلوط کرد. شما پرسش را مطرح کردید دیگر نیازی به تخریب شخصیت کسی نیست زیرا نه شخصیت خراب را میتوان درست جلوه داد نه شخصیت مثبت را میتوان تخریب کرد.
از موضوع مربوط به هنر و آثار هنری که بگذریم در مابقی سخن شما نوعی نگرانی از مطرح شدن دوباره شهبانو به چشم میخورد. اگر شما از جامعه آب دیده آنقدر مطمئن هستید که نگرانی ندارد هرکس هر چه میخواهد بگوید اگر هم جامعه شخصیتی را دوست دارد که رفتار مثبت و منفی آن شخص میتواند بر نظر جامعه اثر بگذارد. بحث قدرت آنچنان که شما پنداشته اید مطرح نیست.
افرادی مانند شهبانو بنوبه خود بخشی از جامعه ما را نمایندگی میکنند بویژه در این سالهای سخت ما به هرکسی که پیشینه ای در ایران دارد و دارای شخصیتی قابل قبول در جامعه جهانی است نیاز داریم تا ملت ما را نمایندگی کند. مطئن باشید همسر احمدی نژاد حتی اگر بخواهد نمیتواند ملت ما را نمایندگی کند زیرا جامعه جهانی او را پس میزند. ما باید به نکات مثبت شخصیت های فرهنگی و سیاسی و علمی ایرانی تمرکز کنیم و از آنها بخواهیم کم کاریهایشان را جبران کنند مانند همین که شما مطرح کردید. شهبانو در جهت حفظ فرهنگ ایران چه کرده است و اگر کاری نکرده چه میتواند بکند و چرا نمیکند؟
دوست عزیز! نخست اینکه نگرانی این نوشته ناظر به شخص فرح دیبا یا به اصطلاح شما، شهبانو نیست، ناظر به گسست آگاهی است که از مشروطیت به اینسو، چوبها از آن خوردهایم. و واکنشیست به تحمیق آشکار از سوی ایشان بر بستر نارضایتی مردم از حکومت موجود. در عین حال یقین داشته باشید جامعه جهانی هرگز به بازماندگان یک دیکتاتوری سرنگون شده، نگاه مثبتی ندارد. میشود نشانههایی از این مقبولیت ارائه کنید، تا معلوم شود مبنای این نظر چیست؟
درود دوباره
بکار بردن اصطلاح شهبانو متدوال است و بکار گیری آن ایشان را به قدرت نمیرساند. شما دوست دارید ایشان را فرح دیبا بنامید بازهم درست است. هر خبرنگار خارجی با ایشان صحبت کند ایشان را queen یا دست کم ex queen مینامد که معادل فارسی آن شهبانوست.
این لجاجت با لقبها پس از انقلاب بوجود آمد که رضاشاه را رضاخان بنامند و از این قبیل کارها. تغییر مجسمه ها و عنوانها فقط ظاهرکاری است و درونمایه ها را تغییر نمیدهد که نداد. محتوا که دیکتاتوری باشد باقی ماند.
من نمیخواهم وارد این بحث مطرح در برخی مجلات مورد علاقه خانمهای خانه دار شوم اما یک نگاه به برخی از آنها بیاندازید و ببینید فرح پهلوی به مهمانی ها و عروسی های کدام بزرگان اروپایی دعوت میشود. ایشان مقبولیت دارد حالا کم و زیادش بماند. این بزرگان میتوانند بر سیاستمدران دیگر در مورد ایران تاثیر گذار باشند. از هر شخصیتی که بتواند در ضیافت یا مهمانی یا کنگره ای موضوعات ایران را مطرح کند باید استفاده کرد. ما عادت کرده ایم شخصیت هایمان را در قبر ستایش کنیم. از زنده آنها باید سود برد همانگونه که کشورهای دیگر از شخصیت های بازنشسته پیشین خود در روابط بین الملل استفده میکنند.
من در سخنم گفتم کلام نخست شما باری چالش برانگیز دارد اما وارد جزئیات که میشوید بحث منحرف میشود و من میکوشم وارد بحث انحرافی که حالا ایشان را شهبانو بمانیم یا فرح نشوم چون فرقی نمیکند.
یکی از چیزهایی که از مشروطیت به این سو چوبش را خوردیم سیاه و سفید دیدن کارکرد شخصیت های سیاسی است. شما در گورستان پرلاشز پاریس آرامگاه مارشال پتن را آبرومندانه میبینید اگرچه به فرانسه خیانت کرد و اعدام شد. در کشور ما آرامگاه رضاشاه را ویران کردند چرا که همه چیز در حذف ظواهر خلاصه میشد وگرنه نطفه دیکتاتوری همانروزها در حال بسته شدن بود. البته تاکید کنم بازهم فرقی نمیکند رضاشاه آرامگاه داشته باشد یا نه. او شخصیتی به تاریخ پیوسته است . مهم این است که ما از تاریخ بیاموزیم. هر شخصیت تاریخی باید دارای کارنامه ای باشد. رضاشاه در عمران و ایجاد امنیت و پیشبرد ایران به سوی عصر مدرن حتما نمرات خوبی میگیرد هر چند در دیکتاتوری و زمین خواری بدترین نمره ها را به او بدهند. معدل این نمرات وضعیت یک شخصیت سیاسی را روشن میکند. رضاخان یا رضاشاه نامیدن او تنها بحث انحرافی است. این کارنامه ساختن در مورد هر رهبر سیاسی دیگر هم صدق میکند و زمینه اختلاف و شکاف میان مردم را هم کم میکند زیرا حقایق مثبت و منفی هرکس در آن میاید.
این را پس از مشروطیت نداشته ایم و به همین سبب افراد شریف از سیاست دوری میکنند زیرا عرصه سیاست ایران را افراد پشت هم انداز و دروغگو اشغال کرده اند که به تحریف تاریخ و لجن مال کردن سیاستمدار پیش از خود پرداخته اند. این افراد بسیار از مجادلات انحرافی مردم استقبال میکنند زیرا اصل ماجرا در بحث های انحرافی فراموش میشود. نوشته های بالا را نگاه کنید! کار به چانه زنی راجع به ارقام خارج شده از کشور رسیده در حالیکه در سوئد یک وزیر را بخاطر استفاده از کردیت کارت دولتی برای مصرف شخصی افشا میکنند و هرقدر این وزیر توضیح میدهد که هنوز موعد پرداخت که نرسیده و من میخواستم وجه استفاده شده از کردیت کارت دولتی را واریز کنم به خرج مردم نمیرود و وادار به استعفا میشود. چیزی در حد صد دلار به استعفای یک وزیر سوئدی بی هیچگونه سوئ پیشینه می انجامد. اما ما شاید با چانه زنی درصدد توجیه برآئیم.
نگاه شما دست در در این نوشته خر ما از کره گی دم نداشت مثبت است. نه بعنوان پند بلکه به شما پیشنهاد میکنم نگذارید کسی از جمله خودتان بحث را از مسیرش خارج کند. ما نیازی نیست همه موضوعات یک کشور یا جهان را مدیریت کنیم. یک تک موضوع مثلا ایجاد سایتی برای دفاع از هنرمندان ایرانی را یک وبگاه هدف خود قرار دهد و پیش برود بهترین خدمت را کرده است و کسی که مخاطب است (در این مورد شهبانو) باید پاسخگو باشد.
پایدار باشید
خیلی عجیبه که ما ملت بجای اینکه این سد شکسته را درست کنیم و نگذاریم بیش از این خرابتر شود گذشته هارا برسر یکدیگر میکوبیم که این بهترین تاکتیکیست که دشمن خواهان آنست وفکر میکنم که چپیها و کمونیستها ماهرانه این کار را میکنندو به طولانیتر کردن این حکومت غیر ایرانی مواد آتشزا میافزایند. قبل از اینکه کمونیستها و چپ گرایان شمشیر خودرا بیرون بکشند باید بگویم اگر کمونیست خوب بود شوروی ازهم نمیپاشیدو به روسیه تبدیل نمیشد و چپیها هم که دودستی حکومت را تحویل یک آخوندک هندی زاده دادند و همان آخوندک چماقی را که تراشیده بود نثارشان کرد, اگر یک جو غیرت ایرانی در وجودتان میباشد بیایید و یکبار و برای همیشه بگویید که ایرانی هستید نه چپ نه کمونیست و مارکسیست و یا عرب زاده, من افتخار میکنم که ایرانی هستم وبه هیچ یک از این ایسمها اعتقادی ندارم برقرار باد ایران, چهل و چهارسالست که خارج از ایران هستم وتمام اقوام من به چهارسوی این کره خاکی پراکنده شدند و پدر و مادرم را ازدست دادم و هیچ گونه حاظرنیستم که خودرا غیر ایرانی بخوانم و به ایرانی بودن خودتا پایان عمرم افتخار میکنم
دوست عزیز، نگاهت را به سمت آینده برگردان. «افتخار» به واقعهی تصادفی تولد در یک مکان جغرافیایی، برای مردم رنجکشیدهی این سرزمین، نان و آب نمیشود. البته ناگفته نیز پیدا بود که سالهاست از این سرزمین و ناز و نیاز مردم آن، دور و بیخبر ماندهاید. امروز مردم ایران امیدوار به آنند، که شیخان را نیز در گنجهی شاهان بایگانی کرده، تا آرزوهای صدساله به بار نشسته، و کار خود تمام کرده باشند.