تخريب باشكوه معبد نيمهی خرداد
سنگینی بار رویدادهای ملی ِ «ماه خرداد»، رفتهرفته، مناسبتهای حکومتی این ماه را از حافظهی تاریخی مردم پاک می کند. تقدیر چنان رقم خورده است که ماه خرداد به شکلی نمادین فرجام کار را در میدان نبرد نهایی نشان دهد. نبردی که گرچه تیر اولاش در وقایع قبل و بعد از مشروطیت شلیک شد، اما در تداوم خود و پس از شکست یکی از طرفین درگیر، در ۲۸ مرداد ۳۲، طرف مقابل در نیمهی خرداد ۴۲ و در بستر انفعال بدنهی اجتماعی ترقیخواه، با برافراشتن پرچم «شیعهگری روستایی» دست بهکار بسیج دورترین اقشار اجتماعی در نسبت با مدنیت، از میان روستاییان و حاشیهنشینان شد. و از این میان نیرویی فراهم کرد و به حاکمیت رساند، که در کارنامهاش سیاهترین و خسارتبارترین دوران تاریخ ایران به ثبت رسیده است.
به این اعتبار، پانزدهم خرداد نشانهی «مذهب رسمی» و «مبدأ تاریخ» حکومتی قرار داده شد، که همهی مخالفان یکصد سالهی خود را یک بهیک، و گروه به گروه، در سایهی غوغای کرکنندهی آیین جدید، آشکار و پنهان، از میان برداشت. و با گسترش مذهب روستابنیاد خود، همهی روزنهها را به شبستان تاریک، نمور، و کپکزدهی خود بست. بعد از آن و با مرگ پیامبر مذهب جدید و همجواری تصادفی مرگاش با نیمهی خرداد، موجبات شکلگیری آیینها و رسومی پدید آمد، که جلوههای بدوی وروستایی آن، در «برهنه پایان» زائری که هرساله از دوردستها، به زیارت «معبد نیمهی خرداد» رهسپار میشدند، به هراسی تاریخی و مزمنی دامن میزد، که ریشه در زخمهای دور ودراز داشت. خرداد، ماه «نسقکشی» حکومت شده بود. سبزیکاران و میدانیهای دشنهکش ورامین واطراف قم، با سربندهای سیاهشان، قهرمانان انقلاب نامیده شدند و به زبان آوردن هر نام دیگری ممنوع شد!
اولین حریفی که راهاش به «میدان خرداد» باز شد، به پای خود نیامد، اشتباه حریف او را به معرکه کشاند. و آن هنگامی بود که از گردونهی تعیین تاریخ انتخابات، دوم خرداد را بیرون کشیدند تا «یومالله» دیگری به ایام ماه «خون و قیام» اضافه کرده باشند. اما «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» و چنان غوغایی از آن برخاست که در طول هشت سال و بهرغم عدم تمایل زمامداران اصلاحطلب، سایه بر نیمهی خرداد انداخت و قداست متولیان این «معبد» و «مبدا» نظام را مخدوش کرد. اما هنوز راهی طولانی تا فروریختن کامل افسانهی ساخته و پرداختهی دستگاه روحانیان در پیش بود که ناگاه از خطای محاسباتی دیگری در ۲۲ خرداد ۸۸، همهی نیروهای مقابل جریان ۱۵ خرداد را به میدان «نبرد پایانی» کشاند.
حال در این صحنهی نمادین، مناسبتهای معطوف به مبارزات آزادیخواهانهی مردم ایران، اندک اندک بیشترین روزهای خرداد را به تصرف خود درآورده است. روزهای ۱۱، ۱۸، ۲۰، ۲۲، ۲۵، ۲۸ و ۳۰ خرداد، رخدادهای ملی و فراموش نشدنی مردمی است که «معبد نیمهی خرداد» را که یادآور جهالت و تباهی است، زیر بار سنگین خود دفن خواهد کرد: یک تدفین باشکوه!
اونوقت کی ان شاالله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزهائی که گفتی که تو ایران خبری نبود .
بدون اگه نمی دونی ودچار توهم نشو .
هیچ حادثه ای را به جز بوقزذن چندتا ماشین نتونستین نشون بدین
ما هم ببینیم به حرفتون ایمان بیاریم .
دوست عزیز توهمات خود را واقعیت پنداشتن تا حالا ضربات زیادی به جنبش زده .
دست بردارید از این مسخره بازی بی مزه.
ویه فکر اساسی بکنید .